درها را میبندم..... پنجره هارا هم....
عشق سراسیمه دنبال روزنه ایست.... باز میگردم بازگشتت را تماشا میکنم......
لحظه زیباییست..... رفتن از تمام نرفته ها .... تو در کنار ابرها... با منه همیشه خاکی تر از اسمان.....
یاد قایق سهراب لحظه هایم را نوازش میکند...
تو برو... هنوز همهمه داغ زمین مرا میطلبد......
به یاد اسمان نگهت مینویسم تا ابد تو فقط بمان....